، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره
abolfazlabolfazl، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره
، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره
abolfazlabolfazl، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره
، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره
abolfazlabolfazl، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

مامان سایه وابوالفضل

آتیش سوزوندای ابوالفضل خان

1393/7/27 11:58
نویسنده : سایه
169 بازدید
اشتراک گذاری

چند شب پیش داشتم آشپزی میکردم از اونجای که ابوالفضل به ژله علاقه ی زیادی اونم از نوع آماده ش داشتم همزمان با درست کردن کتلت ژله آماده میکردم {که البته نخورد فقط ژله ی بیرون دوست داره دستپختم بد نیستا اون بی سلیقه س} ابوالفضل پیشم تو آشپزخونه بود داشتم واسه شعر میخوندم اونم بازی میکرد یهو دیدم میگه شوخت {سوخت}برگشتم خواستم مامان فدات بشه چی سوخته 

؟دیدم جارو تو دستش قسمت بالای جارو آتیش گرفته خودش هم هول کرده داره میزنتش به موکت آشپزخونه وای خدایا معمولا اینجور موقعا هول نمی کنم سریع جارو ازش گرفتم دیدم آتیشش زیاد که با دست خاموشش کنم تنها راه خاموش کردنش آب جارو هم همچنان داشت میسوخت حالا اونم ترسیده پشت یخچال قایم شده خودم با هزار دردسر رسوندم به گرفتمش زیر آب تا خاموش شد نصف عمر منو ابوالفضل رفت ....حالا که خاموش شده خیالش راحت شده اومده میگه سوخت منو میگی از اعصبانیت فقط توانایی دارم نگاش میکنم دید نزدیکه که خرخرشو بجوم دستش گفت پشتش میگه شوخت شوخت میره پیش باباش ...رفته پیش باباش داره واسه ش تعریف میکنه که شوخت{ جاو شوخت}خدا راشکر باباش متوجه نمیشد که چی میگفت اون میگفت شوخت باباشیه چیز دیگه تفسیرش میکرد نزدیک یه هفته گذشته هر جارو میبینه به باباش توضیح میده باباش هم همچنان نمیفهم چی میگه...توجه کردید پدرا زبون بچه ها رو نمی فهمن...خواهر زاده م امیر عباس تا5سالگی شوهر خواهرم میگفت نمی فهمم چی میگه وا......خلاصه تا الان بابایی نفهمیده که چی شده ....

}

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سارا شکيبا
9 آبان 93 13:57
سلام وبلاگت قشنگه! من بازي هاي آندرويد زيادي توي وبلاگم گذاشتم حتما بيا دانلود کن و نظر برام بذار! ممنون ____________