، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره
abolfazlabolfazl، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره
، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره
abolfazlabolfazl، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره
، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره
abolfazlabolfazl، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

مامان سایه وابوالفضل

کلمه های که تا امروزی بلدی بگی...

1393/4/30 15:09
نویسنده : سایه
132 بازدید
اشتراک گذاری

 هرکاری میکنم نمی تونم عکس ابوالفضل بذارم کسی میتونه راهنمایم کنه.. ..مشخصات ظاهریش میگم.. سفیذ نسبتا تپل بیشتر شکم داره لپی چشمای درشت قهوه ی موهای قهوه ی نزدیک به بور موها ی فر حلقه ی قد نسبتا بلند گوشای بزرگ ...کلمه های که بلدی تا الان... مامی یا مامان که شامل{زن عمو سمانه .مامان جون و من میشه}بابا که شامل{عمو کامران .آقا جون.بابا میشه}..حا وقتی صدای عمو حامد میزنی...دردر همون بیرون رفتنه... پاک "بریم پارک...هوهو:شامل تمامی موجودات زنده از سوسک گرفته تا شیر...عرعر:خر...جوجو:همه ی پرنده ها ...بجز خروس که قوقول میشه و مرغ که میشه مغ... مُمُم:همه ی غذاها به اضافه ی شیر...آبه :بیشتر منظور آب ولی آب میوه و شربت هم هست... دیگه باید نبوغم بکار ببرم تا بفهمم منظورت چیه... گا:وقتی بابا بوق میزنه به ماشین جلویی می گی همون گاو...نه:بیشتر موقع لباس عوض کردن وقتی می دوی می گی نکته:ابوالفضل از همون نوزادی علاقه ی به لباس عوض کردن نداره نوزادی در حد خودکشی گریه میکرد که اگه کسی نمی شناختش فکر میکرد دارم نیشگونش میگیرم الان تا لباس میبینه فرار میکنه و سوزنش رو نه گیر میکنه...دادا :که شامل هر دو جنس دختر وپسر میشه همه رو به یه چشم می بینه هان هان :منظور ماشینهای بزرگه مثل تریلی و غیره.... تیژ:تیز...تن تن :تندتند...با دستاش پرواز میکنه...بالشت زیر پاش میذاره میره در اتاق باز می کنه...دوتا انگشتاش نشون میده میگه دو  عدد دو... بهش میگی نمره چند گرفتی میگه دو... میزنه به شکمش میگه من...غذا خورد بهش میگیم غذا کجا رفت میزنه رو شکمش... همه جور غذا نمیخورده..علاقه ی زیادی به کتلت و تخم مرغ ومرغ داره...پلو دم نکشیده دوست داره...تنقلات خیلی دوست داره بخصوص چی پف و آبمیوه بیشتر بخاطر اینکه بریزه رو زمین وبستنی...دوست داره همیشه از هر چیزی دو تا داشته باشه...علاقه ی زیادی به بلند کردن چیزای سنگین داره ...از یه جعبه گرفته تا چکش... دوست نداره تنهایی بازی کنه حتما باید یکی باهاش بازی کنه...از طریق دیدن یاد میگیره..همون موقع اگه بهش بگی محل نمی ذاره ولی فرداش واسه ت همون چیز تکرار میکنه...حالا داریم رنگهاو اعداد کار میکنیم فعلا رنگ زرد و عدد 2 بلده...لجبازه هر چیزی خواست تا نگیره دست نمی کشه حتی شده با غرغر کردن...یادش نمیره اگه چیزی خواست وموقتا حواسش پرت کردی  بعد از چند دقیقه باز همون چیزو میخواد...علاقه ی زیادی به باباش داره شده ساعتها باهم بودن حتی واسه دلخوشیم یه بار بگه مامان...به بازی بدو بدو علاقه ی زیادی داره...وقتی باباش میخواد ماشین پارک کنه پیاده میشه ماشین هل میده....علاقه ی زیادی به نشستن تو صندوق عقب داره بعضی وقتا با گریه درش می یاریم...به غریبه ها زیاد رو نشون نمیده ...

پسندها (2)

نظرات (0)